مشاور املاک گیلان خرید و فروش شالیزار |املاک لنگرود | بنگاه لنگرود | مشاور املاک لنگرود|جاده چمخاله

دیجی کالا از دیروز تااا امروز…
امروز چهارشنبه 02 خرداد 1403
تبليغات تبليغات

دیجی کالا از دیروز تااا امروز…

ما این بار تصمیم گرفتیم ،برای یک بار این قضیه رو تموم کنیم. تا حالا به چند تا سایت سر زدین و خواستین از رمز و راز کسب و کارای بزرگی چون، دیجی کالا سر دربیارین؟ ما تصمیم داریم در این مقاله صفر تا صد دیجی کالا رو، به معنای واقعی رونمایی کنیم.

خیلیا حین راه انداختن کسب و کار اینترنتی شون ،از اول بسم الله سایت دیجی کالا رو افق و معیار خودشون قرار دادن .ولی غافل از اینکه یکی باید بهشون بگه عزیز من ،بدون مطالعه و تحقیق که نمیشه به چنین جایگاهی رسید…و ضمنا عاقا جان حرف زدن که مالیات نداره اگه مرد عملی بیا توی گود!

از قدیم گفتن “دوصد گفته چون نیم کردار نیست.”

و البته اینم توجه دارین که دیجی کالا از ابتدا، این همه مشتری نداشته،

دیجی کالا از همون ابتدا با این اپلیکیشن امروز 1400، در خدمت هم وطنا نبوده،

دیجی کالا از همون ابتدا با این تعداد پرسنل، شروع به کار نکرده،

دیجی کالا از همون ابتدا این همه محصول، ارائه نکرده،

دیجی کالا از همون ابتدا این همه شهرت نداشت،

دیجی کالا از همون ابتدا این همه تبلیغات سنگین ماهانه (در بحث سئو) نداشت،

تجربه کاربری سایت دیجی کالا از همون ابتدا به این فرم نبود،

و…

امااا چیزی که دیجی کالا از همون ابتدا بهش توجه داشت ،رضایت کاربر و محتوای ارزشمند بود. و برا اساس  شناخت مخاطب و ارزش گذاری  کاربر، سایتش رو پایه گذاری کرد.و همین طور صبر،تلاش و انگیزه زیاد معجونی رو تحویل میده که ماحصل اون میشه دیجی کالاها…

و اما بریم سراغ داستان دیجی کالا از ابتدای ابتدااا…

بیوگرافی بنیانگذاران دیجی کالا از زبان خودشون :

تصمیم گرفتم ماجرای دیجی کالا این آمازون ایرانی رو، با بیوگرافی سعید و حمید محمدی شروع کنم .چرا که آشنایی با پایه و اساس هر کار موفقی، بهتر مسیر راه رو نشون ما میده.خوب دیگه از هرچه بگذریم سخن دوست خوشتر است…

من و حمید متولد سال 1358 در یکی ازمحله های جنوب شهر، به نام محله ابوذر تهران هستیم.مادرم مثل بسیاری از مادرای دهه 50 خانه دار، و پدرم به شغل شریف نانوایی مشغول بودن. و البته مغازه نانوایی هم به خود پدر تعلق داشت. ما 11 تا بچه قد و نیم قد ،در کنار هم قد کشیدیم و بزرگ شدیم.خوب تا اینجا که هیچ چیز به دیجی کالا و صاحب  بزرگ ترین کسب و کار اینترنتی خاورمیانه  شدن نمی خوره!

اما یه تفاوت اساسی که ما با بقیه هم محله ای هامون داشتیم، اینه که با وجود معمولی بودن سطح درآمد و تحصیلات اطرافیان و خانوادمون، پدر و مادرم به تحصیلات اهمیت می دادن.

 موسسان دیجی کالا

دوران تحصیل دوقلوها

دوره ابتدایی ما هر دو تو یه مدرسه ،توی همون محله ابوذر تحصیل کردیم.ولی دوره راهنمایی و دبیرستان مدرسه منو حمید ،جدا شد. حمید تو مدرسه تیزهوشان شهید بهشتی شهرری، درس می خوند و من هم تو مدرسه نمونه دولتی ابن سینا، تو میدون قزوین مشغول به تحصیل شدم. ولی هر دو با توجه به علاقه ای که داشتیم دیپلم ریاضی گرفتیم.

کمی که بزرگ تر شدیم تابستون ها به رسم حس و حال قدیم ،ما و برادرامون پشت دخل نانوایی می ایستادیم و کمک حال پدر بودیم.(مثل بچای امروزی خبری از کلاس شنا و کلاس زبان تابستونه نبود!) اوقات بیکاری رو هم توی زیر زمین خونه خودمون، و با کارایی مثل نجاری یا درست کردن ماکت با خمیر و کاغذ یا حتی مدلسازی با گل می گذشت.

شاید بیشتر اوقات دوقلو ها اکثر کاراشون ،مثل درس خوندن و… رو با همکاری هم انجام بدن ولی ما توی درس خوندن خیلی باهم وقت نمی گذروندیم.در عوض پایه شیطنت و سرگرمی های بچگی بودیم.جالب اینکه وقتی قرار میشد کارای مشترکی انجام بدیم، رفقای همفکر خوبی برای هم بودیم. عقلمون رو روی هم می ریختیم و نقشه می کشیدیم.

و در واقع مکمل هم بوده ،و این گونه بود که روحیه کار تیمی از بچگی در ما شکل گرفت.البته اختلاف نظر و دعوا که دیگه نمک زندگیه ،توی روابط ما هم وجود داشت و گاهی مثل خروس جنگی به جون هم می افتادیم!

خوب دیگه اختلاف نظر ،توی هر کار تیمی به چشم میخوره.توی کارای مشترک ما هم این جریان وجود داشت ولی هر بار یکی، اون یکی رو قانع می کرد و بدین گونه بود که به یه نقطه مشترک می رسیدیم.

البته اینم یادآوری کنم که ،حمایت خانواده رو نادیده نگیرین ها… خانواده با حمایت از ما ،و با تهیه ابزار های مورد نیاز در زمینه های مختلفی مثل نجاری ،یا ابزارای مدلسازی و… ما رو یاری می کردن. به نظرم خانواده ها توی شکوفا شدن استعداد های بچا خیلی موثرن.چطور؟

خوب ببینین دوتا بچه رو در نظر بگیرین که در سنین کنجکاوی بوده ،و مدام میخوان آزمون و خطا کنن.یکی شون توی خانواده ایه که بهش پرو بال و اهمیت میدن، اون یکی توی خانواده ایه که مدام باید و نباید میشه… وقتی بچه ای آزادی عمل نسبی نداشته باشه که، سرخورده ای بیش بار نمیاد عزیز من!

خوب دیگه برگردیم سر داستان جذاب خودمون…

اما یادمه اون اواخر دوره دبیرستان ،ذهنمون درگیر مسائل مربوط به خودرو شده بود و فی الفور به محض انتشار آخرین شماره مجله، اونو تهیه می کردیم.با اینکه در بچگی امکانات زیادی نداشتیم، اما کنجکاو بوده و دنبال طراحی چیزای خرد و کلان زیادی  بودیم.از آزمایش کردن و ساختن، تا خراب کردن و آباد کردن واهمه ای نداشتیم.حتی تخم مرغ رو زیر مرغ می ذاشتیم تا ،به دنیا اومدن جوجه رو از نزدیک ببینیم. (یعنی کاری نبود انجام ندیم ها…) حشرات رو هم بررسی می کردیم. خلاصه از هر دری وارد می شدیم، تا ببینیم بالاخره کجا شکوفا میشیم. که عاقبت راهش رو پیدا کردیم.

دوران دانشگاه برادران محمدی

خلاصه این مدل سرگرمی ها رو از 4-5 سالگی به امید خدا استارت زدیم، تااا دیپلم! بعد از دیپلم باز مسیر و  دانشگاهی جدا رو انتخاب کردیم. اما غافل از اینکه  سرنوشت ما رو به یه نقطه مشترک می رسونه. ما هر دو به طراحی صنعتی و مهندسی مکانیک، علاقمند بودیم.و به همین دلیل کنکور هر دو رشته هنر و ریاضی رو شرکت کردیم.

در نهایت من (سعید) تو رشته مهندسی مکانیک دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقیقات قبول شدم  و حمید هم مهندسی صنایع ،دانشگاه خواجه نصیر قبول شد. ما هم زمان با تحصیل، شغلی هم برای خودمون دست و پا کردیم و قصد داشتیم هزینه دانشگاهمون رو، خودمون تامین کنیم که البته همین کار رو هم انجام دادیم.

به همین مناسبت تا کنکور رو قبول شدیم هردو ،توی بخش طراحی قطعه سازی موتور سیکلت مشغول به کارشدیم. و حدود یک سالی اونجا ،مشغول به کار شدیم. البته چیزی که سبب شد کار ما بهتر و زودتر پیش بره ،تسلط روی اتوکد و  3Dstudio بود که از دوران دبیرستان اونو یاد گرفته بودیم.(مهارت آموزی می تونه شما رو از همه جلوتر بندازه). به همین دلیل به محض ورود به شرکت قطعه سازی وارد مرحله جدی کار شدیم. بعد ها به یاری خدا ،برادر بزرگمون  که کارخونه کوچیک تولید کفش، راه اندازی کرد. به اونجا رفته و مشغول به کار شدیم . و طراحی کفش انجام می دادیم.

خلاصه از همون اوایل ورود به دانشگاه، هم کار می کردیم هم خرج تحصیلمون رو به سختی در می آوردیم.القصه …

دوره لیسانس با فراز و نشیب های خودش تموم شد. من بعد از دانشگاه، به خدمت سربازی رفته و بعد فوق لیسانس رو در رشته MBI ادامه دادم.و حمید نیز بلافاصله بعد از لیسانس دوره MBI رو شروع کرد.و در دانشگاه علم و صنعت به علم اندوزی مشغول شد.

نقش برادر بزرگ ما توی زندگیمون، پر رنگ بود به طوری که در هر نقطه از زندگی ما سرک بکشید، رد پایی مفید و موثر از ایشون می بینید. نمونمش همین مورد اخیر که می خوام اشاره کنم…ایشون در شکل دهی مسیر درست زندگیمون ،خیلی تاثیر گذار بودند. سال 71-72 که کمتر کسی کامپیوترهای pc قدیمی داشت برادر بزرگترمون ،یه کامپیوتر خانگی تهیه کردند.از همون مدل هایی که فلاپی بزرگ داشتند. با دسترسی ما به این کامپیوتر، خیلی خوب کار می کردیم. جالب تر اینکه ،ما بدون ماوس با کیبورد اتوکد، کار می کردیم. ما بازی می ساختیم ولی خودمون بازی نمی کردیم!

“این عین تلاشه واقعیه برای رسیدن به هدف… و چقدر خوبه در مسیر پیشرفت ، حاشیه ها ما رو درگیر نکنن. خلاصه برای رسیدن به الماس های زندگیتون ،مراقب باشین گردوهای مسیر شما رو گول نزنن.”

همین مسئله داشتن کامپیوتر، و کار کردن با اون سبب شده بود توی دانشگاه، یه سرو گردن از بقیه بچا بلندتر باشیم.(نتیجه اخلاقی اینکه ،توی مسائل علمی به روز باشید تا از همه جلوتر باشین) حتی از اون فراتر رفته کامپیوتر رو به اینترنت هم متصل کردیم.با اینکه اینترنت تحت وب ،در دسترس نبود ولی تو محیط DOS کار میکردیم.

همون سال های 75-76 بود که دوست برادرمون که مهندسی کامپیوتر خونده بود، برامون زحمت اینترنت کامپیوتر رو هم کشید .ما هم از خدا خواسته و جویای علم ، بقیه مسیر رو به دست گرفتیم. تو این سال ها به واسطه رشته تحصیلیم من، در حوزه صنعت نفت و انرژی مشغول بودم و حمید نیز در شرکت نیروگاهی مشغول بود تا اینکههه….

ایده دیجی کالا از کجا آمد ؟

ماجرای خرید دوربین پیش اومد!

دوربین دیجیتالی تازه آمده بود، و ما هم که به عکاسی علاقمند بودیم، تصمیم گرفتیم جدی و حرفه ای عکاسی کنیم. و تصمیم گرفتیم دوربین دیجیتال SLR تهیه کنیم.که البته اون زمان قیمتی حدود 1 میلیون تومان داشت که در نوع خودش خیلی گرون به حساب می اومد. بالاخره دلمون رو به دریا زدیم، و تصمیم گرفتیم با پول پس اندازمون یه دوربین خوب و درست و درمون تهیه کنیم.

و البته چون با پول زحمت کشیده خودمون قصد خرید داشتیم، برامون مهم بود که دوربین خیلی خوبی بخریم. بنابراین شروع کردیم به تحقیق و شور و مشورت با دوستان، اطرافیان و حتی افرادی که عکاسی می کردند.که چه دوربینی بهتر است ؛با چه تجهیزات ، لنز و امکاناتی…

اون زمان هنوز خیلی کسی وارد فضای عکاسی دیجیتالی و جزئیات اون نشده بود. و ما یه جورایی جز پیشکسوتای این قضیه بودیم.و همه به کار با دوربین های آنالوگ، مسلط بودن نه دوربین های دیجیتالی. در نهایت سال 84 فکری به ذهنمون زد!! ما که اینترنت داشتیمممم… پس یکی از راه های دیگه تحقیق، میتونس اینترنت باشه .گرچه فضای اینترنت 16سال قبل، به پر محتوایی فضای  کنونی نبود. ولی خوب! کفش کهنه در بیابان نعمت است.

خلاصه بعد از سرچ های متوالی ،به سایت dpreview.com رسیدیم. کار این سایت ،بررسی محصولاتی مثل دوربین و وسایل صوتی و… بود. این سایت دروازه ای بود ، برای ما به سمت مقایسه انواع محصولات و برندها و مقایسه مدل های مختلف و متنوع. و در نهایت مطالب این سایت، ما رو در انتخاب دوربین مورد نظر یاری کرد.اما چی بگم که شاهنامه آخرش خوش است…

ولی نکته مهم این که، این نقد و بررسی ها برای خودمون هم جالب شده بود .دیگه نتیجه اون تحقیق و بررسی و سرچ در اینترنت سبب شد دورربین nikonD70 رو با کلی گشتن ،از خیابون جمهوری تهران بخریم.با کلی ذوق و شوق از انتخاب درستمون، دوربین رو تهیه کرده به خونه آوردیم. ولی متوجه شدیم لنز دوربین رو عوض کردن !! و لنز ضعیفی رو جایگزین اون کردن. که در نتیجه اون نه لرزشگر درست و حسابی داشت ، نه فوکوس خودکار! حتما متوجه شدین که چقد توی ذوقمون خورد.با اینکه خیلی به جزییات توجه کرده بودیم سر مهم ترین مبحث یه دوربین یعنی لنز دوربین، کلاه گشادی سرمون رفت.اون همه تلاش و شادی در نهایت به تجربه تلخی ختم شد..

ولی ما از این تجربه به نفع خودمون استفاده کردیم. با خودمون گفتیم حالا ما یه همچین تجربه ای داشتیم …سالانه چقد از این مدل خرید های ناخوشایند رخ میده؟ آیا میشه کاری کرد که از این تجارب تلخ برای مردم تکرار نشه.؟ این نیاز سنجی جامعه سبب شد به فکر راه اندازی دیجی کالا بیفتیم.از طرفی میدونسیم چون توی خرید خودمون دقت نکردیم ،اعتراض به مغازه دار هم معنا نمیده و طرف زیر بار نمیرفت که نمی رفت. تصمیم گرفتیم کاری کنیم که، این مدل خرید های ناجور برای مردم تکرار نشه.اون زمان  پلتفرم های مفیدی برای کسب و کارای اینترنتی وجود نداشت.

البته هر دوی ما با مفهوم فروشگاه اینترنتی آشنا بودیم. و همین طور احساس نیاز به این ماجرا پیدا کرده بودیم و این تجربه سبب شد دل رو به دریا زده ،و کسب و کار خودمون رو راه بیاندازیم.کمی خطرپذیری در طراحی هر کسب و کار نوپایی لازمه.

اوایل سال 85 بود که، از تجربه تلخ ولی پربار خودمان استفاده کرده و مدل کار رو نوشتیم. و کم کم به جمع بندی نهایی رسیدیم و آماده عملی سازی طرح شدیم و از اون جایی که معمولا ،عجله داریم سریع دست به کار طراحی فروشگاه اینترنتی شدیم. خیلیا عقیده دارن ،ما ایده کار رو از سایت هایی مثل آمازون یاebuy  برداشتیم ولی در واقع این چنین نیست.ما شروع به برنامه نویسی کردیم اما در اون زمان هیچ  سایت ،یا فروشگاه اینترنتی در کشور نبود و ما مدل یا الگویی نداشتیم و صفر تا صد اون رو خودمون باید طراحی می کردیم.سایت های آمازون و ebuy بیشتر سایت های فروشگاهی هستند تا فروشگاه اینترنتی. و گذشته از اون ما در ابتدا قصد نقد و بررسی محصولات رو داشتیم تا ایجاد و طراحی فروشگاه اینترنتی . ما بیشتر دنبال طراحی سایت شبیه دی پروویو بودیم.

نسخه اول سایت ما ،نقد و بررسی محور بود و زمانی بود که وسایل دیجیتالی جدیدی مثل کامپیوتر جیبی ،موبایل نسل جدید و …وارد بازار شده بود و بروشور این لوازم ،به زبون اصلی بود. چیزی که نیاز بازار داخل کشور بود اطلاعات استفاده از این محصولات به زبان فارسی بود .در واقع ما نقطه نیاز جامعه رو کشف کرده بودیم. و اصلا به فکر فروش محصولی نبودیم . جالب اینکه با وجودی که هنوز اینترنت، همه گیر نشده بود ترسی از شکست در این زمینه نداشتیم.البته اندک ترسی بود ولی ، گسترش نت این اطمینان خاطر رو به ما می داد که تعداد کاربران با 2-3 سال قبل از اون قابل مقایسه نیست.

از طرفی هر روز بر تعداد این کالاهای مدرن و دیجیتال، در بازار اضافه میشد پس جای نگرانی برای ما باقی نمی موند.

بالاخره در سال 85 سایت دیجی کالا بالا آمد ،و ما برای انتخاب نام اون صدها اسم رو در لیستی مرتب کردیم . حتی از دوستان و اطرافیان و خانواده نیز ، در این باره مشورت گرفتیم  ولی ما به دنبال راهی بودیم که هدفگذاری ما رو خوب نشون بده .از طرفی ما مشکل خودمون رو داشتیم .و جالب اینکه خانواده و دوستان از این کار حمایت می کردند.اما آن ها مثل ما دو نفر امید آنچنانی، به این سبک و کار نو ظهور نداشتند ولی ما که جوانب کار رو سنجیده بودیم ،حدس می زدیم پیشرو چه کاری شده ایم .ما منتظر بودیم که بترکونیم.البته بقیه به نظر ما احترام می ذاشتند ،و انتظار داشتن در نهایت از اینکار خسته شده و رها کنیم و خلاص!

انتخاب نهایی دامنه سایت

بالاخره از اون لیست طومار مانند، با کلی شور و شوق و هم فکری نام” کالای دیجیتال” رو انتخاب و ثبت کردیم. در ابتدا با نشونه گرفتن شعار” content is the king”( محتوا پادشاهه! )به سمت تولید محتوای با کیفیت رفتیم.

حمید ادامه ماجرا رو اینطور شرح میده؛ ما به یه چیزی رسیدیم، و اون اینکه ترند به سمت محصولات دیجیتالی میره. که پیچیدگی های ذاتی دارن.ولی برای مصرف کننده عادی ساخته شدند.فلسفه دیجیاتو نیز همینه…

” جامعه ای که دوست داره در مورد محصولات تخصصی بیشتر بدونه.”

ما با خودمون گفتیم مردم عادی که متخصص نیستن ،ولی درعین حال به این محصولات و امکانات نیازمندند. پس ما اطلاعات لازم رو، می تونیم دراختیارشون قرار بدیم.

البته خدمتتون عارضم ؛به واسطه نامی که برای کسب و کارمون انتخاب کرده بودیم، در ابتدا فقط کالای دیجیتال رو به فروش می رسوندیم.با این نامگذاری ،برند ما خیلی خوب توی ذهن ها ثبت شد. و این همون چیزی بود که ،ما می خواستیم. در ابتدا ما محصولاتی چون دوربین دیجیتال و گوشی موبایل رو، ارائه  کرده و روی تولید محتوا ،در زمینه گجت های دیجیتال تمرکز کرده و به سرعت، رتبه های بالای گوگل را فتح کردیم.

چرا نام سایت مون تغییر کرد؟

در مورد نام سایت در ابتدا، به نام فروش کالای دیجیتال بالا بودیم.ولی به مرور زمان، که سبک کارمون متفاوت شد و تصمیم گرفتیم، محصولاتی هم برای فروش ارائه بدیم .قرارشد نام فروش دیجیتال کالا(دیجی کالا) رو پیگیری کنیم.که در ادامه به این قسمت هم می پردازیم…

اینجا بود که فکرهای بهتری ،به ذهنمون رسید .وارد کردن دسته لپ تاپ وکامپیوتر جیبی !

البته هنوز تبلت و گوشی ها، به شیوه امروزی توی بازار غوغا نکرده بودند.سپس(به این سپس خیلییی توجه کنید) وقتی از توانایی خودمون ،برای گسترش کسب و کارمون مطمئن شدیم ،به مرور تصمیم گرفتیم قدم های بزرگ تری برداریم.

در نتیجه نام شرکت رو، از کالای دیجیتال، به فروش دیجیتالی کالا تغییر دادیم.

اگه دقت کنین این تغییر نام معنای خیلی بزرگی داشت. “یعنی ارائه هر کالایی به صورت اینترنتی!”

و این شد دروازه ای، برای ورود ما به دنیایی بزرگ تر با فروش محصولاتی چون، لوازم خانگی ،زیبایی و سلامت، فرهنگ و هنر، ورزش و سرگرمی، مادر و کودک ،ابزار و لوازم خودرو و…

البته با این نامگذاری، ما بهتر در ذهن مخاطب جای می گرفتیم.

و دیگه این شد که ،به جایی رسیدیم که هر کالایی را ،ما در فروشگاهمون عرضه کردیم .امااا قطعا وارد کردن این همه کالا، به صورت یک جا امکان پذیر نبوده، و کم کم طی مراحلی به سایت ما اضافه شد.

بعله… اینم از داستان نامگذاری سایت ما!

دفتر کار دیجی کالا از ابتدا

هم زمان با طراحی و سعی در تکمیل تیم برنامه نویسی خبره، به فکر دست و پا کردن دفتر کار هم بودیم. با مشورت همدیگه(سعید و حمید محمدی) و برادر بزرگترمون قرار شد، آپارتمان ایشون واقع در خیابان سعدی دفتر کار ما باشه.

و این گونه بود که، اولین دفتر کاری ما بدون تجملات و با تعداد 7 نفر کلید خورد.و حدود سه سال (تا سال 88)در اون ساختمان فعالیت داشتیم.دیگه کم کم کارمون گسترش پیدا کرده ،و یه طبقه توی همین ساختمون اضافه کردیم.و پارکینگ رو هم به عنوان انبار در نظر گرفتیم. چون خیلی تقاضاهامون زیاد نبود، همون انبار و ساختمون جوابگوی کارمون بودن.

دفتر کار دیجی کالا

دیگه تعدادمون از 7نفر به حدود 30 نفری افزایش پیدا کرده بود.

تو همین زمان ها (سال 89)بود که به مکانی ،تو خیابون مطهری نقل مکان کردیم.در واقع این اولی اسباب کشی دیجی کالا بود.در ساختمان جدید300 متر فضا داشتیم، و مقداری هم به انبار اختصاص دادیم. دوسال هم اینجا جا خوش کردیم، و با تمام فراز و نشیب ها رو به روشدیم. بالاخره استارتاپ بدون چالش که نداریم ، داریم؟ اینجا تعداد پرسنل ما به 50 نفر افزایش یافت.دیگه خود پرسنل هم، توی ساختمون جا نمی شدیم:)

باید به مکان بزرگ تری می رفتیم.سال 90 دفتری در خیابان جلفا ،رو به روی فرهنگسرای ارسباران انتخاب کردیم .به یاری خدا این جا اولین جایی بود که، دیگه یه ساختمون تمام و کمال در اختیارمون بود.و با گوشت و پوست و استخون مون حس کردیم در حال رشد هستیم.حالا تعداد پرسنل ما، نزدیک به  700نفرشده بود.

در شلوغی های میدون ونک ساختمون شیشه ای ما(دی جی کالایی ها) به خوبی خود نمایی می کرد.این ساختمون بعدها بین بچه های دیجی کالا ساختمون قدیم نام گرفت. ما در همه ساختمون هایی که ،برای فعالیت انتخاب کرده بودیم سیاست ” اپن افیس “رو سرلوحه خودمون قرار دادیم .به طوری که فاصله ای بین ما و بقیه کارمندان مون نباشه. از طرفی به تجملات و تشریفات اضافی اعتقادی نداریم.شاید و حتما یکی از رموز موفقیت مون، همین صمیمت بین کارمندا و مدیریت باشه.این سبک دیوارهای شیشه ای، توی سازمان ما نشان از یه فرهنگ سازمانی مدرن ،و ساختار افقی مجموعه ما داره برادر من :)و در ضمن به دلباز شدن فضای کاری هم کمک می کنه.

شاید خیلیا باور نکنن ولی صاحب، بزرگ ترین کسب و کار اینترنتی کشور ابدا سبب نشد که به خودمون ،مغرور بشیم یا اصل رو فدای فرع کنیم.من و سعید تمام وظایف رو بین خودمون تقسیم کردیم .بخش های مالی، منابع انسانی ،خرده فروشی و عملیات بر عهده سعید بوده و قسمت هایی چون فناوری ،توسعه محصول، بازاریابی و مارکت پلیس رو من مدیریت می کنم.

فیفتی فیفتی !

یه تقسیم کار عادلانه و برادرانه.طوری که نه سیخ بسوزه نه کباب.خیلیا اعتقاد دارن ،هماهنگی حتی در کلام ما دو نفرهم موج می زنه .به طوری که ناخواسته یکی ،کلام اون یکی رو تکمیل می کنه.و این برامون عادت شده.این شوق و تکمیل کلام همدیگه به خصوص در مورد برنامه ریزی های آینده، بیشتر اوج می گیره!

جالب اینکه این هیجان و شوق به آینده ،در ما کمتر که نشده هیچ، سال به سال بیشتر هم شده.اصلا هدف ما در واقع می دونین چیه؟

“ساختن یه تجربه عالی از خرید، و تجارت الکترونیکی در ایرانه”

طبقه آخر این ساختمون ،نه خبری از آدمای رنگارنگه و نه تجملات دست و پا گیر.منو سعید پشت دو میز کنارهم جای داریم.تا از طرفی اصل دوقلو بودنمون حفظ بشه :)و هم بین همه کارمندای دیگه ،حضور داشته باشیم (می دونین که اپن افیس کار می کنیم).اصلا اینطور بهتر احساس راحتی و تسلط روی کارها می کنیم.

دفتر مرکزی ما که همین دفتر پیش رو، واقع در خیابون ارسباران هست به کارای مالی و بازرگانی می پردازه.و در واقع جلسات مدیریتی ما، در اون برگزار میشه.

دفتر دوم مون، به نام مرکز پردازش سفارشات هست که، توی جاده فتح واقع شده.

دفتر سوم هم که مرکز تکنولوژی و بازار یابی هست.ممکنه پراکندگی این سه دفتر، از نظر مکانی براتون عجیب باشه البته بهتون حق میدم.اما دلیلش محدودیت مکانی بود که ،نتونسیم این سه دفتر رو نزدیک هم گردآوری کنیم. این شد که مشرق و مغرب قرار گرفتیم!

اما کم کم متوجه شدیم مرکز پردازش خدمات، حداقل به لحاظ ابعاد و اندازه ،باید چیزی فراتر از ذهن ما باشه.

خوب!

اگه بخوام ساختمون کاری مون رو از ابتدا براتون توضیح بدم ،باید طبقه به طبقه همراهمون باشید تا با عوامل و شرایط کاری هر بخش آشنا بشین…

طبقه اول بخش خدمات و امور مشتریانه

از در شیشه ای این بخش می تونین، فرهنگسرای ارسباران رو ببینین.ما این طبقه رو پر نور و مدرن، طراحی کردیم تا احساس مثبت و راحتی رو، به مشتریا منتقل کنیم.

معرفی می کنم سرپرست این بخش ما، آقای محمد جهان نما !

از زبون آقای جهان نما شنیدیم که :”در مورد خدمات دیجی کالا خدمات پس از فروش برای کالاهایی که می فروشه، نداره اما سورپرایز ویژه برا مشتریا ،گارانتی به مدت زمان 7 روز، برای خریدارای اینترنتی شون در نظر گرفته تا بتونن اگه کالایی ایراد داشت تعویض کنن.”

حمید محمدی ادامه داد:این ضمانت می تونه یکی از مهم ترین رموز موفقیت ما باشه. تو این زمونه این مدل ضمانت یه آپشن ویژه خرید می تونه محسوب بشه.که میشه این ضمانت رو الگویی از آمازون جان، بزرگ ترین خرده فروشی آنلاین دنیا دونست.

در این بخش ما 14 نفر نیروی مشغول به کار داریم، که از هشت ونیم صبح تا پنج بعد از ظهر به مشتریا پاسخگو هستن.و در روز با حدودا 15-20 مشتری حضوری هم ،سرو کار داریم.ما این ویترین مشتری رو طوری طراحی کردیم که ، تجربه مثبت و حس و حال بهتری رو به مشتری منتقل کنه.چراکه اصل اول کار ما رضایت مشتریه.

روی هر میز یه رایانه قرار دادیم تا ،نحوه دسترسی آنلاین رو در صورت نیاز به مشتریا آموزش بدیم.

یه طبقه بالاتر (طبقه دوم) هم مرکز تماس همین بخش رو مشاهده می کنین.

طبقه سوم بخش مالی و مرجوعات رسیدگی به حسابداریه. خلاصه یه وقت به این فکر نباشین که، آمار فروش رو بیرون بکشین چراکه به قول سعید محمدی، (با خنده البته)هیچ کس همه اطلاعات دیجی کالا رو یک جا نداره!

طبقه چهارم واحدهای بازاریابی و منابع انسانی و مدیریت در اون قرار داره.

گیتا بیانی مسئول بخش، ارزیابی تجربه مشتریان هستن.در این بخش تجربه مشتریا رو، می سنجن و در جهت بهبود اون تلاش می کنن.”وظیفه ما از لحظه ورود مشتری، به سایت شروع شده تااا وقتی که سفارش به دستشون برسه، سعی می کنیم هر نکته ای که در مورد تجربه کاربری هست رو بررسی کرده ،و به بهترین شکل ارتقا بدیم.و بازخوردهاشو به مدیریت گزارش بدیم. و اینه وظیفه ما!”

در حالی که ما داخل مجموعه ،از سویی روی ارزیابی تجربه مشتریا وقت می ذاریم. از سوی دیگه در حوزه تحقیقات میدانی هم، کم نذاشتیم و از شرکت های متخصص در حوزه بازاریابی استفاده می کنیم.تا به رشد بیشتری برسیم.

ما فرایندهایی چون ،تحویل به موقع ،کیفیت، بسته بندی، کیفیت کالا ،قیمت و فاکتورها رو بررسی کرده تلاش می کنیم تا در نهایت، با 5% از مشتریا تماس گرفته تا ببینیم چه برایندی از این تماس به دست میاریم؟

گیتا بیانی ابراز داشت” جالب است بدانید، در بحث قیمت ها طبق برآورد ما ،بسیاری از مشتریان وفادار به صرف اینکه ،به ما اعتماد دارند حتی قیمت ها راچک نمی کنن.و مستقیم خرید می کنن! (و این همون آمال و آرزوی هر کسب و کاری هست )

فاطمه کروبی، در بخش اپلیکیشن موبایل ابراز داشت:

دیجی کالا از اولین شرکت های ایرانی است که ،به صورت جدی روی بخش تجربه کاربری و محیط آنلاین وب وقت میذاره.در بخش تجربه کاربری دو فاز جداگانه، برای این گروه تعریف شد:

فاز اول: سعی کردیم با توجه به کاربرا وبسایت رو کاربر پسند کنیم.

فاز دوم: به اپلیکیشن موبایل اختصاص دادیم.برنامه این بود که ابتدا برروی سیستم عامل های اندروید و IOS کار کنیم و سپس برای تبلت های متفاوت، پیاده سازی انجام بشه که شکر خدا موفق هم بودیم.

اپلیکیشن موبایل دیجی کالا

در طبقه پنجم آقای مجید کاظمی ،مدیر تامین هستن.جوانی خوش رو در خدمت بخش تامین کالای دیجی کالا که می گوید:

ما در تامین کالاها همکاری استراتژیکی ،با بزرگان توزیع کننده داریم و در واقع هیچ وارداتی نداریم.اینم یه جور حمایت از کالای ایرانی با کیفیت!

از طرفی برندها و تامین کننده های کالا ،دوست دارن کالاهاشون صحیح و باعزت فروخته بشه ،تا اعتبار پیدا کنن.و این یه وظیفه سنگینی هست، بر دوش دیجی کالایی ها…(که الحق خوب از پس اون براومدن.)

مرکز تماس و ارتباط با مشتری سمت دیگه همین طبقه هست که ،حدود 30 نفر پاسخگوی مشتریا هستن.حمید آقای محمدی اعلام داشت:

به زودی مرکز تماس ها به ساختمون اپراتور منتقل خواهد شد. به طوری که در روز 1000 تماس ،با ما برقرار میشه و البته شماره سفارش به صورت پیامک، و ایمیل هم برای مشتریا فرستاده میشه.و این امکان رو هم برای کاربرا فراهم کردیم. که مشتریای عزیزی که اقدام به خرید کردن، می تونن به صورت آنلاین از وضعیت سفارش و بسته خودشون آگاه بشن. که آیا این بسته تو انباره؟ یا در حال ارسال هس؟ … بهرحال یه جوری مشتریا رو، از دل نگرونی در میاریم.

طبقه ششم واحد محصول و زیر ساخت آی تی هست. که البته به دو بخش تقسیم میشه:

  1. واحد توسعه نرم افزار
  2. واحد زیر ساخت که روی ارتباطات بین واحدها و ساختمونای دیجی کالا،دیتا سنتر، کلود و مباحثی از این دست کار می کنه.

و اما مدیر بخش توسعه، نرم افزار آقای رضا حمزه…

ایشون بخش توسعه نرم افزار و انتخاب تکنولوژی رو فرایندی وقت گیر و طولانی و پیچیده معرفی می کنن.به عقیده تیم دیجی کالا ،هنر نه در صرف کالا بلکهههه… بلکه در ویترین مجازی شون ،نهفته هست ولاغیر!

ما در سیر بلوغ دیجی کالا، نرم افزارمون رو پیشرفته تر کردیم که فرایندهای بیشتر و بهتری رو پوشش میده.در ابتدا با چهار توسعه دهنده شروع کردیم، و کم کممم با بلوغ دیجی جان، وقتی از حالت استارتاپی(از آب و گل ) خارج شد این تعداد با 8 نفر افزایش پیدا کرد.ولی این تیم تا پایان سال به 55 نفر، افزایش پیدا خواهد کرد.

ما( مدیران دیجی کالا ) به شدت بر جنبه های نرم افزاری، و توسعه سیستم تاکید داریم.و کلا اعتقادی به برون سپاری نداریم مگرررر در موارد خاص. ما معتقدیم که نگاه دیجی کالایی ،فرهنگیه که باید از درون سازمان خودمون شکل بگیره.

سرکشی به انبار دیجی کالا

اینطور براتون بگم ؛

امکان نداره در بدو ورود به انباردیجی کالا شگفت زده نشین.محیطی که هم از نظر کمی، و هم از نظر کیفی خارج از تصورتون هست.محیطی به مساحت 10 هزارمترمربع ناقابل! که در اون سوله ای، به مساحت 5 هزار متر مربع ساخته شده.نگهبان های منظم ،خوش پوش و نونوار و کمدهای منظمی که در انبار تعبیه شده، و البته مخصوص کارکنان هست ممکنه شما رو به شگفتی وادار کنه.اتفاقا تو این ساختمون، هم خبری از دیوارهای آجری نیس و همون سیستم شیشه ای حکم فرماست.اصلا کلا با دیوار کشی توی، مجموعشون مشکل دارن:)

سوله یک ورودی و خروجی اصلی داره.دو در بزرگ برای آوردن بار، و یکی مخصوص پیک ها و کامینونت های پست و تیپاکس و غیره و ذلک هست.تا محصولات رو بارگیری کنن ،برای رسوندن به دست مشتریا.یک در دیگه هم وسط مجموعه هس برای ورود و خروج کارکنا.

از زبون سعید محمدی شنیدیم…

مراحل خرید کالا تا رسوندن به دست مشتری، یه پروسه ای رو طی می کنه که خلاصشو خدمت تون عرض میکنم.

ابتدا طبقه بندی کالاها رو مشخص میکنیم.

فهرست کالاها ،از بازاریابی به واحد بازرگانی میرن.

بعد از مذاکره با عرضه کننده های عزیز، کالای مورد نیاز خریداری میشه.

و به انبار که اینجاست تحویل میدن.

توی سیستم نرم افزاری ثبت شون می کنن.برا هر محصول بارکد و سریال مخصوص، تولید میشه با توجه به سایزش در محل مناسب قرار میگیره.

بعد از اینکه سفارشی با نرم افزارای ویژه انبارداری ،ثبت میشه بعد از بسته بندی با توجه به نشانی مشتریا ارسال میشه.

آقای رضایی توی بخش انبار مدیریت ،این قسمت انبار 5000 متری رو به عهده دارن. وظیفه سنگینی که برعهده ایشونه. و در مجموع حدود 1000 متر فضای اداری هم داره! ناقابل

بسته بندیای شهرستان ،و تهران جریانات متفاوتی رو طی می کنن.60 موتورسوار مستقیما برای ارسال محصولات در خود تهران مشغول به کارند.به دلیل ارسال محصولات ،به شهرستان ها باید بسته بندی متفاوت و بهتری برای اون ها تدارک دید.کالاهای حجیم و کوچک تر ،طبیعتا مراحل پخش و بسته بندی متفاوتی دارن دیگه.اینطور براتون بگم در مجموع 20000 کالا ،معمولا توی انبار هست اما 10000 تای اون کالاها، در حال گردشه.

اکثر کارها بصورت مکانیزه بوده، و یه نقاله بزرگ که دوطرف کارخونه رو ،در طول بهم متصل می کنه و جا به جایی کالاها رو انجام میدن.

قلب دیجی کالا ( واحد تولید محتوا)

یکی از جالب ترین ویژگی های این ساختمون، اینه که بخش تولید محتوا و اپراتوری کنارهم هستن.ولی اینم بگم هر بازدید کننده ای از این مرکز، نیز حیرت زده میشه…چرا؟

من باب نظم ،تمیزی و شیک بودن فضا ، ساختمون و همین طور نزدیک ترین نقطه به محصولات جدید هستش.چرا که امکان بررسی و واکاوی توسط نویسنده ها و عکاسان کنجکاو دیجی کالا فراهم باشه.اتفاقا دلیل اصلی حضور واحد محتوا هم همینه. دسترسی آسان به کالاها.

تمام محتوایی که در سایت دیجی جان می بینید، حاصل تلاش افراد این واحده.

واحد تولید محتوا قلب دیجی کالا است

واحد تولید محتوا شامل دو بخشه:

  • تولید محتوای نوشتاری
  • استودیو که کارای مربوط به عکاسی و تولید کلیپ ها رو انجام میدن.

مجموع تعداد این افراد 21 نفره ،که 14 نفرشون تو قسمت تحریریه و 7 نفر هم توی قسمت استودیو، به کارهای عکاسی و گرافیک مشغولن…

البته ناگفته نمونه ،دیجی کالا با یک سری از مشکلاتی هم دست و پنجه نرم می کنه. لازم می دونم به این موارد  اشاره کنم تا با چم وخم کسب و کارهای نوپا ،بیشتر آشنا بشین.

  •  قوانین ناقص تجارت و بازار خاکستری
  • فقدان شرکت های مطرح لجستیکی
  • چالش رساندن سر وقت کالا به مشتری

اینها مهم ترین چالش های ما در دیجی کالا هستن.چیزایی که شاید به فکر شرکت مشابه ما، یعنی آمازون حتی خطور هم نکنه.

گسترش زیر ساخت ها

از دید مدیریت دیجی کالا :

با همه این فراز و نشیب ها، ما رمز موفقیت مون رو customer centric بودن، می دونیم یعنی” از دید مشتری به موضوع نگاه کردیم.” همین!

مطمئنم اگر همه کسب و کارا، نیاز سنجی مشتری رو درست انجام بدن، می تونن موفق بشن.یه نمونش رو بخوام مثال بزنم…

زمانی که داشتیم طراحی صفحه اصلی یا صفحه محصول رو ،انجام می دادیم یه وسواس خاصی به خرج دادیم تا از زاویه دید مشتری، به سایت نگاه کنیم.تا همه چی بر وفق مراد مشتری باشه.و حتی روی سرویس تحویل کالا چطور

و چند ساعته باشه.و در جز جز این مسائل ،تلاش کردیم تا خودمونو جای مشتری بذاریم و ببینیم نیاز مشتری چیه؟اینم بگم …

همه چیز در حد توان و زمان مون بوده و حتی یه دید کمال گرایانه هم داشتیم.

 “یکی از عوامل موفقیت مون محتوای مفید و ارزشمند بود”

دوم نیاز سنجی مشتریا و سوم آزمودن سریع هر مسئله و تغییر مسائلی که ضعیف بودن ،یا سبب شکست می شدن.همون آزمون و خطاهای روزای اول و تلاش برای یادگیری بیشتر، خیلی به ما کمک کرد.برخی فکر می کنن ترکیب همین موارد تبدیل به بومی سازی آمازون ،در ایران شد…در حالی که ما آن زمان اصلا در فکر رقابت با آمازون نبودیم. در اون زمان اصلا فضای استارتاپی ،در ایران حاکم نبود و ما به جای اکوسیستم، استارتاپی یک راست رفتیم سر اصل مطلب. یعنی مشتری مداری !

حواسمون نبود کار ما شباهت زیادی به آمازون داره، و حتی می تونیم ازش الگو بگیریم و تحلیل کنیم تا موفق شویم.

در همین خصوص، سعید محمدی اشاره کردند…

کمبود اینترنت در آن زمان، یه جورایی برای ما بد هم نبودا.ما نه تجربه زندگی در خارج از کشور را داشتیم، و نه از محدودیت های کسب و کاری در ایران خبر داشتیم. (از قدیم گفتن بی خبری خوش خبریه) ما تا سال ها نمی دونسیم که در جهان ،برای امور لجستیکی، شرکت های بسیار تخصصی وجود دارن. و شرکت هایی مثل آمازون از اون شرکت ها استفاده می کنن.

اگه ما ازاین جریان اطلاع داشتیم ،شاید می گفتیم بستری برای ما آماده نیس و میدون رو ممکن بود خالی کنیم و تمام …

اما فرض ما این بود که:

اگه چیزی نیاز داریم باید از صفر بسازیم!

البته نداشتن دید و الگویی به خارج از مرزها ،یه جاهایی سبب اشتباه و شکست بوده ها! نه اینکه بگم درست و بی نقص پیش رفتیم.مثلا عدم استفاده از فناوری متن- باز،که ما خصوصا اوایل راه اندازی اصرار به راه اندازی و توسعه ابزارای فنی در داخل مجموعه خودمون بود.

در اینجا اولین نیازی که خود نمایی می کرد، سرو سامون دادن به مسائل زیر ساختی، جهت گسترش کار بود.اگر بازدید های ما بالا رفته بود ،نیازمند توسعه انبار، نیروی انسانی، دریافت ،تقاضا،و تحویل محصولات بودیم.که همه و همه نیازمند برنامه ریزی بیشتری می بود.اینجا بود که ،پلتفرم اصلی سایت ما طراحی شد.و البته تاثیر زیادی در گسترش فروشگاه داشت.

یکسال بعد یعنی ،در سال 86 ارسال رایگان کالاها رو، در تهران آغاز کردیم.که این خودش می تونس، یه جور احترام به مشتری و همین طور تبدیل مشتریای بالفعل به مشتریای بالقوه باشه.همین کارهای به ظاهر ساده، سبب جلب اعتماد کاربران شده و این شد که نام دیجی کالا ،دهن به دهن چرخید و مشتری های ما، روز به روز بیشتر شدند.

(درمورد زیر مجموعه های دیجی کالا ،به وقتش کامل براتون توضیح میدم. فقط کمی صبور باشین و مقالات ما رو دنبال کنین…)

در نتیجه این افزایش رتبه ،در عرض چند هفته اولین تجربه فروش رو رقم زدیم و این گونه شد که ارزش محتوا بیش از پیش برای ما نمایان گشت 🙂 کم کم دید ما به محتوا تغییر کرد. تصمیم گرفتیم تا ویدیوهایی، در ارتباط با آموزش و بررسی محصولات دیجیتال ارائه کنیم. اصلا می خواستیم همه جوره کاربران، با ما ارتباط برقرار کنن که همینم شد! و این شد که دیجی کالا تی وی رو افتتاح کردیم.

اصلا اینطور براتون بگم اونقدر تولید محتوا (البته از نوع با کیفیتش ) برامون ارزش پیدا کرده بود که تنها محصولاتی رو ارائه می دادیم که ،محتوای خوبی براش به وجود می آوردیم!!

بعدها شعار ما به “content is not king it is the kingdom” تغییر پیدا کرد . اصلا نگم براتون که اعتقاد ما به تولید محتوا چقدر بیشتر شد… به طوری که هنوزم که هنوزه می تونین این شعار رو، روی در و دیوارهای شرکت مون ببینین.ما با این استراتژی پیش رفته و مخاطب محوری ،هم چنان اصل کار ما بود . همین سبب شد که در کمتر از 6 ماه کسب و کاری نوپای ما به سود دهی برسه.

طراحی سایت

من و حمید تصمیم مون رو گرفته بودیم . و قصد داشتیم سایتی طراحی کنیم، در جهت رفع نیازهای خریداران کالای دیجیتال. به صورتی که کاربران بدون مراجعه حضوری، به بازار بهترین اطلاعات رو در مورد محصول مورد نظر به دست بیارن. در واقع این نیاز سنجی خوبمون رو، مدیون همون دوربین مشکل داری بودیم که نصیب مون شده بود! ( هیچ اتفاقی بی حکمت نیست.)

در نتیجه با الگو گرفتن از سایت dpreview.com تصمیم گرفتیم ،این سایت رو پیاده سازی کنیم.از طرفی اولین چیزی که در طراحی یه سایت ،باید بهش توجه بشه زبان برنامه نویسی و در واقع پیاده سازی سایته.

ما با بهره گیری از زبان ASP و دیتا بیس MYSQL ،قدم در این راه گذاشتیم. و ادامه ماجرا…

و اما بخش فنی دیجی کالا

میدونی زبون برنامه نویسی دیجی کالا چیه؟

خوب ! یه چیزی که در مورد دیجی کالا وجود داره، اینه که ما (برادران محمدی) رقیبان کمی نداشته و نداریم.اما به لطف خدا یکی از بزرگ ترین تجارت های الکترونیک در ایران هستیم. که 70% سهام بازار ایران رو به خودمون اختصاص داده و نهایتا جایگاه 3 رتبه الکسای ایران رو بدست آوردیم.

افراد زیادی مایلن بدونن ما، دقیقا از حضور چه فردی برای طراحی سایتمون کمک گرفتیم .ولی واقعیت امر اینه که ما از تیم برنامه نویسی، کمک می گیریم نه یه فرد خاص! من و سعید در مصاحبه ای در سال 91 اعلام داشتیم که پلتفرم نرم افزاری ما به صورت کامل توسط تیم طراحی و برنامه نویسی خودمون، طراحی و پیاده سازی شد . این پلتفرم مدام بهینه و به روز شده و از ui و ux گرفته ،تا برنامه نویسی اون توسط تیم فنی ما تولید شده.

در نتیجه با این ادعای برادران محمدی، ادعای طراحی سایت دیجی کالا توسط هر فردی رد میشه.

و تیم برنامه نویسی تحت وب و پشتیبانی شون ،برای افراد دیگه کار نمی کنن.

ولی اگه بخواین بدونین این مدل سایت های فروشگاهی شبیه سایت ما برای چه کسب و کارایی مناسبند باید عرض کنم که،

“این سبک سایت های فروشگاهی برای فروش آنلاین تمام محصولات، از هر برند ،مدل و ارگانی مناسبه” .

تازه اینم اضافه کنم حتی با ظاهر کاربر پسند سایت سعی کردیم طراحی مون طوری باشه، که حتی افرادی که اطلاعات چندانی هم از فضای سایت ها و اینترنت ندارن، از امکانات سایت مون استفاده کنن. و در کل تونسیم یه الگوی استاندارد، در زمینه طراحی فروشگاه اینترنتی ایجاد کرده و با موفقیت های متوالی مون تونسیم نظر بسیاری از کارشناسان رو به خودمون جلب کنیم.اینم از این !

ولی اگه بخوام به گوشه ای از دلایل موفقیت مون اشاره کنم …

  • طراحی منحصر به فرد
  • ارائه تجربه کاربری خوب
  • کار روی سئو سایتمون
  • برندینگ (بخش بزرگی از موفقیت مون رو هم اکنون مدیون برند شناخته شده مون هستیم) و در واقع با سرچ دیجی کالا، کاربر راحت به سایت ما دسترسی پیدا می کنه . خلاصه برندینگ رو دریابید، که یکی از رموز موفقیت یه سایته!
  • و در یه کلام مشتری مداری رو هم گوشه ذهنتون به خاطر بسپارین.
  • و…

( عاقا اصن عجله نکنین دلایل موفقیت دیجی کالا خیلی وسیع تر از این چهارتا خطه ! هممممشو خودمون در مقالات پیش رو براتون تشریح می کنیم. )

 

زبان برنامه نویسی دیجی کالا

خیلیا دوس دارن واقعا بدونن که  زبون برنامه نویسی سایت و اپلیکیشن ما چی بوده ؟

باید اینو عرض کنم که همه این موارد توسط تیم برنامه نویسی ما طراحی شده است . توی طراحی سایت یا ساخت یه برنامه اندرویدی ، مهمترین گزینه انتخاب زبان برنامه نویسی برای شروع کد نویسیه. و اینکه باید دید توقع چه امکاناتی رو ،از سایت مورد نظر دارین؟ اینها نقشه راه شما رو مشخص می کنن.

من و سعید ،در ابتدا زبان ASP.net رو برای دیجی کالای نوپا در نظر گرفتیم. اتفاقا چند سالی هم خوب جواب می داد امااا ،رفته رفته با بزرگ شدن دیجی کالا و افزایش تعداد بازدیدکننده ها شرایط متفاوت شد… از تاریخ 22 تیر ماه سال 92 یعنی حدود 8 سال بعد از راه اندازی دیجی کالا، از زبان Asp به زبان php کوچ کردیم. و با symphony ،فریم اختصاصی خودمون رو نوشتیم. دیتا بیس دیجی کالای جدید رو نیز با my sql طراحی کرده و تا امروز 1400 ،هنوزم که هنوزه زبان سایت ما php جان باقی مونده.

اگه بخوام دقیق تر در مورد تکنولوژی ها و زبان های به کار رفته توی سایتمون، براتون بگم اینه که ما از سه نوع فناوری خفن دیگه هم توی سایتمون استفاده کردیم:

  • Basic
  • Oop
  • MVC

و نیز سایت ما با بهره گیری از پلتفرم سوپرانو، با قدرت به کار خودش ادامه میده . سایت ما بدین وسیله قابلیت گسترش پذیری داره. راستشو بخواین در واقع هدف ما ،جذب 2 میلیون کاربر و 100 هزار فروشنده بوده و هست.و این هدف مهم توسط همکار گرامی مان آقای سهیل مقدم، امکان پذیر شد. آقای مقدم شخصیتی کاریزماتیک بوده ، که علیرغم 50 سال سن انصافا خیلی خوب با جوان ها در حیطه کاری خود کنار میان . همین طور در بخش هایی مثل دیجی کالا مگ ،از وردپرس که یه cms نوظهور است برای طراحی سایت، استفاده کردیم.(وردپرس رو هم دست کم نگیرین به هیچ عنوان )

تغییر زبان برنامه نویسی سایت دیجی کالا

دیگه تا یه حدی از کار که رسیدیم ، هر کاری در مورد سایت می خواسیم انجام بدیم این پلتفرم قدیمی ،سد راهمون می شد.در نتیجه این پلتفرم ری فکتور هم نمیشد. پلتفرم ما ،هارد کد داشته و استدلال های کسب و کارمون بهم می ریخت.بدتر از همه اونکه در زمان پروموشن، سایت ساعت ها از دسترس خارج میشد . دیگه از این بدتر هم مگه  داریم؟

دلیل از کار افتادن سایت این بود که پلتفرم قدیمی، گزینه هایی چون Alerting،Monitiring،Error Handeling  رو اصلا نداشت. اگه یه مثالی که از این قضیه بخوام براتون بزنم…

یه بار من (حمید محمدی) و دوستم توی اتاق ،قدم می زدیم و بی صبرانه منتظر بودیم پروموشن سایت، شروع بشه.سه دقیقه از شروع پروموشن نگذشته  بود که ،سایت از کار افتاد! بدتر از همه اینکه فقط سه هفته تا یلدا، زمان داشتیم و این تایم می تونس اوج فروش ما باشه. و فقط سه هفته زمان داشتیم تا مشکلات سایت رو، رفع رجوع کنیم.با تمام تلاش با کمک همان تیم تخصصی دات نت ،که تخصصشان پلتفرم قبلی بود مشکلات سایت رو، با استفاده از ابزار مانتیورینگ برطرف کردیم. که البته برخی مشکلات مهم رو، برطرف کردیم و تونسیم سایت رو بالا نگه داریم.خلاصه زبان قبلی دیجی کالا کم تن و بدن ما رو نلرزوند…

و اما دوستان عزیز شاید براتون جای سوال باشه ،و بخواین از زبان خود برادران محمدی، دلیل اصلی تغییر زبان دیجی کالا رو بدونین…

بفرمایین این شما و این دلایل اصلی تغییر زبان سایت آمازون ایرانی!

  • چیزی که همه برنامه نویس ها، در جریانن اینه که تکنولوژی asp، مدام در حال تغییر کردنه.
  • بحث هزینه ها شوخی بردار نبود:
    هزینه نگهداری سایت بزرگی چون دیجی کالا اونم با کدهای asp بسیار، بیشتر از سایتی با کدنویسی php بود.چرا که سرور ویندوزی از کدهای asp پشتیبانی می کنه در حالی که سرور لینوکسی ،از کدهای php. و هزینه سرور ویندوزی به مراتب بیشتر از سرور لینوکسی است.
  • بحث سرعت رو هم ازش غافل نشین:
    سرعت سرورهای لینوکسی، از سرور ویندوزی خیلی بیشتره.
  • جذابیت:
    سایت هایی که با php طراحی میشن، از نظر جذابیت بهتر بوده و از رابط کاربری بهتری برخوردارند. همین طور تغییراتی که از نظر ظاهری، بهبود رنگ ها ،سایز، سایز فونت، چیدمان ،فوتر، عرض هدر، تغییر اجزایی چون، لوگو ،سبد خرید و…با php بسیار بیشتر و بهتر قبل پیاده سازی بودن.
  • از طرفی با کپی برداری های زیادی که از دیجی کالا شده بود، سبب شده بود سایت ما با زبان aspجذابیت لازم رو نداشته باشه.خلاصه برای جلوگیری از کپی دوستان همیشه در صحنه، و رقبا از asp به زبان php نقل مکان کردیم.

استخدام برنامه نویس در دیجی کالا

هر ساله شرکت ما تعداد زیادی از افراد را ،در زمینه برنامه نویسی و اندروید  استخدام می کنه. از اون جایی که اپلیکیشن سایت ما و دیگر زیر شاخه های سایت ما چون فیدیبو ،به تعداد زیادی نصب و استفاده میشن ،نیاز به سیستم تخصصی برنامه نویسی برای ما احساس میشه . از این رو از برنامه نویسای اندروید هم استقبال می کنیم.

همین طور به متخصصان رابط کاربری و تجربه کاربری خوب، نیز نیاز داشته و داریم و همواره در جهت جذب این متخصصین توانمند نیز هستیم.ما همچنین تامین امنیت سایتمون رو ،از یاد نبرده و همچین سایتی از نظر رتبه در سطح کشور، باید از امنیت خوبی برخوردار بوده تا اعتماد مشتریان رو کسب کنه. (همون طور که هکرهای محترم مدام به فکر دور زدن سایت ها هستند ما هم از امنیت سایتمون غافل نشدیم …)

استخدام backend کار

در مورد بخش backend سایت براتون بگم. که در پی استخدام توسعه دهندگان خبره ای، برای بخش بک اند سایت نیز بوده و هستیم. چرا که یکی از شاخه های اصلی و پشت صحنه اصلی  یه سایت، بخش backend هست. backend در سایت ها برنامه نویسی پشت صفحه سایت رو تشکیل میده. با توجه به اینکه برنامه نویسی از تمام جهات ،برای سایت ما یه نیاز اساسی و حساس به حساب میاد، در نتیجه در تیم تخصصی ما نیاز به توسعه دهنده بک اند نیز، همیشه حس میشه.

استخدام توسعه دهنده frontend

در واقع فرانت اند ،اون بخش از برنامه نویسی سایت هست که ،برای کاربر قابل مشاهده هست. که شامل همون زبان های اصلی انتخاب شده برای سایت هست. اصلا یه پیشنهاد خوب هم از همین تریبون برای شما ،مشتاقان سایت دیجی کالا داریم. اگر در زمینه برنامه نویسی اپلیکیشن ،به صورت حرفه ای کار می کنین رزومه خودتونو ،برای دیجی کالا به آدرس jobs@digikala.com  ارسال کنید . خدارو چه دیدی …هم فاله هم تماشا… یهو دیدی شمام به مجموعه دیجی کالا اضافه شدین.

استخدام دیجی کالا از طریق کوئرا

همه چیز از یه جلسه کاری ،برای استخدام بین ما و کوئرا شروع شد.این در حالی بود که ما سابقه همکاری با کوئرا رو در برگزاری مسابقات کد کاپ 4 رو داشتیم و در نتیجه دنبال راهکاری برای جذب سریع برنامه نویس با استعداد بودیم. و البته در این رابطه با پیشنهاد خوبی ازعزیز دل کوئرا جان رو به رو شدیم. اون چیزی نبود جز،” استفاده از سامانه مهارت سنجی “که به تیم ما پیشنهاد شد.

ما طراحی و برنامه ریزی رو شروع کردیم. بلافاصله برای رسیدن به تصمیم نهایی، تیم فنی ما در ترکیب با کوئرا ،طراحی سوالات آزمون رو شروع کرد.اونم چه سوالاتی …

تخصصی و کاملا کاربردی!

سوالاتی با دقت طرح شد که با مهارت های مورد نیاز سایت مون ،همخوانی داشته باشه. در نهایت اینجور براتون بگم 8 سوال طراحی شد. اما سوالاتی که بیشتر روی  مهارت سنجی و حل مساله شرکت کنندگان متمرکز بود. خوب سوالات طراحی شده بود .و اما مرحله مهممم بعدی اطلاع رسانی بود! البته اینم بگم ما جامعه هدفمون رو مشخص کرده بودیم و اون دانشجویان و فارغ التحصیلان بود.

کوئرا این بار نیز، کمال همکاری رو با ما داشت.و ایمیل هایی برای دانشجویان و فارغ التحصیلان 7 دانشگاه برتر تهران ارسال کرد. و بدین طریق کار ما رو برای اطلاع رسانی راحت کرد. با این اطلاع رسانی ایمیلی 1289، نفر در آزمون ما ثبت نام کردند. که رقم چشمگیری بود. افراد شر کت کننده در این آزمون ،4117 بار کد پاسخ به سوالات رو در کوئرا ارسال کردند.

و از اون طرف سیستم داوری کوئرا نیز، سنگ تموم گذاشته چند لحظه بعد از ارسال هر پاسخ نتیجه تصحیح کد و امتیاز دریافتی رو محاسبه ،و به افراد نمایش می داد. این بار نیز کوئرا گل کاشت و با اعلام امتیاز افرادی که نمره کامل ، از هر سوال دریافت کرده بودن ،افراد داوطلب فرصت تصحیح و ارسال مجدد سوالات رو  داشتن!

نکته مهم اینکه تصحیح 4117 کد ارسالی، به صورت دستی ممکن نبود. بعد از پایان مهلت 1 هفته ای، در نهایت نتیجه عملکرد آزمون و خروجی اون شد، افرادی که نمره کامل رو کسب کرده بودن و بدین گونه دسته بندی شدن و بر اساس این رتبه بندی کوئرا، رزومه و اطلاعات آزمون 100نفر برتر رو برای ما ارسال کرد. باز این 100 نفر نیز غربال شدن و 30 نفر برای شرکت در دورهمی جمع شدند.

در این جلسه هدف ما ،سنجش مهارت های ارتباطی شرکت کنندگان بود . تیم فنی ما در این  دورهمی تلاش کرد، تا موضوعات مختلفی چون سیستم های فنی و سازمانی مون رو با کارجویان در میون گذاشته، در نهایت راحت تون کنم در این دورهمی 10 نفر برای استخدام ،در دیجی کالا انتخاب شدند. که البته واقعا هفت خوان رستم رو برای تاییدیه گرفتن رد کرده بودن ها!

کوئرا در 2 مرحله اطلاع رسانی، فرصت های شغلی به دانشجوهای برتر تهران، و در مهارت سنجی خودکار 1289 نفر متقاضی کمک بسیاری به ما کرد. محمد علی فروتن نژاد ،سرپرست فروش و عضو تیم فنی ما در این باره ،می گوید برگزاری این آزمون، در کوئرا به ما کمک کرد که خیلی راحت تر و کم هزینه تر، نیروی مورد نیازمون رو جذب کرده و همچنین ارتباط بهتری با دانشگاه های برتر کشور ،برای ما فراهم بشه.

ارسال نظر

کد امنیتی رفرش

مطالب تصادفي

مطالب پربازديد